سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در ادب نفست این بس که واگذارى ، آنچه را از جز خود ناپسند شمارى . [نهج البلاغه]
3  خبرهایی داغ داغ از همه چی  4

پدر معنویمون از پیشمون رفت (شنبه 91/10/23 :: ساعت 4:38 عصر )

سلام به تمامی محبین اهل بیت و ارادتمندان به ساحت قدس ربوبیت.....

        در ابتدا می بایست روزهای آخر ماه صفر و رحلت پیامبر صلح و دوستی حضرت محمد (ص)

            .................و همچنین کریم اهل بیت و غریب مدینه امام حسن مجتبی ( ع) و ....

                             .................و شهادت امام الرئوف ، علی ابن موسی الرضا (ع) را به تمامی شما تسلیت عرض کنم....

 

نمیدونم شما چقدر آقا مجتبی رو میشناختید یا دوستش داشتید .

نمی دونم آیا حتی یکبار هم روی ماه و معنویشون رو دیدید یا ن؟!!!

ولی اینو بگم که ماها که از بچگی پای درس اخلاق ایشون میشستیم ، از دست دادن پدر معنویمون برای خیلی سخته .....

اینقدر تحمل این مصیبت سخته که بایستی خودمون رو به چیزهای دیگه ای مشغول کنیم.....

نمی خوام خیلی پرحرفی کنم و سرتون رو درد بیارم .

فقط می خواستم این مصیبت بزرگ و جانگداز رو به همه شما تسلیت بگم.

     


¤ نویسنده: احمدی


عکس های حاجی بخشی (سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 1:23 عصر )


¤ نویسنده: احمدی


نامه حاج بخشی به رهبر (سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 1:19 عصر )

نامه حاج بخشی به رهبر معظم انقلاب

حاج بخشی در سال های اخیر با درد و رنج بسیاری روبرو بود. او دی ماه سال 1387 با ارسال نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب از دلجویی و تفقد ایشان و اعزام حجت الاسلام والمسلمین گلپایگانی به بیمارستان برای عیادت از وی قدردانی کرد.

متن نامه حاج بخشی به این شرح است:

محضر مبارک حضرت آیت الله العظمی خامنه ای
ولی امر مسلمین جهان

ای رهبر حزب الله در سراسر دنیا، سلام و عرض ارادت این پیرغلام جبهه ها و خاک پای بسیجیان را که اکنون در بستر بیماری افتاده است بپذیرید از اینکه آقای گلپایگانی را برای عیادتم به بیمارستان فرستادید و این جانباز پیر و پدر دو شهید را به لطف خود نواختید بی اندازه ممنون و سپاسگزارم. من همه جا فریاد زده ام که خط خامنه ای خط محمد رسول الله(ص) و ائمه اطهار(ع) است، آن بزرگواران هم پدر و مادر شهدا و جانبازان را بعد از پایان جنگ ها فراموش نمی کردند و به دلجویی آنها می رفتند.

زبان الکن این پیر غلام چگونه می تواند پاس لطف و محبت رهبر و مقتدایم را بجای آورد. خدای سبحان سایه شما را بر سر همه ملت های مسلمان و مستضعفان جهان و تمامی بسیجیان مستدام بدارد.

فدای شما - حاج بخشی


¤ نویسنده: احمدی


حاجی بخشی(قسمت سوم) (سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 1:18 عصر )

همه چیز ساده و صمیمی در جریان بود و اگر چشمی ناآشنا به این صحنه‌ها می‌نگریست، می‌پنداشت که قافله‌ی مرگ هزارها سال از این بچه‌ها فاصله گرفته است، یا اگر زبانی ناآشنا می‌خواست به توصیف حالات این بچه‌ها بپردازد می‌گفت: آنها مرگ را به بازی گرفته‌اند. اما نه، ما که آنها را می‌شناختیم، می‌دانستیم که اینچنین نیست.

هر بار که حاج بخشی جوانی را در بغل می‌گرفت، ما به یاد فرزند شهید او می‌افتادیم و از خود می‌پرسیدیم: آیا او هم به همان موجود عزیزی که در ذهن ماست می‌اندیشد؟ اما او آن‌همه آرام و سرزنده و شاداب است که تو گویی اصلاً داغدار جوانش نیست.

یکی از بچه‌ها زخمی شده است و دیگران همگی در

بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست

اطرافش جمع شده‌اند و از سر محبت به او شکلات می‌دهند. یکی از بچه‌ها به شوخی می‌گوید: سرش افتاده بود، پیوند کردیم! و این حرف را به گونه‌ای می‌گوید که اگر کسی این بچه‌ها را نشناسد، می‌پندارد آنها مرگ را به بازی گرفته‌اند. اما نه، ما که با آنها آشنا هستیم می‌دانیم که اینچنین نیست. آنها بیش از هر کس دیگری به مرگ می‌اندیشند و به عالم آخرت ایمان دارند و درست به همین دلیل است که از مرگ نمی‌ترسند.

یکی از بچه‌ها می‌گوید عاشقی این حرف‌ها را هم دارد و منظورش عشق به حسین است. و باز آن جراحت هزار و چند صد ساله در سینه‌ی ما زنده می‌شود؛ جراحت کربلا را می‌گویم. آری، اگر می‌خواهی که حزب الله را بشناسی اینچنین بشناس: او اهل ولایت است، عاشق امام حسین (ع) است و از مرگ نمی‌هراسد. سلام بر حزب الله.

تربت پاک خوزستان بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند: حزب الله؛ مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی‌لرزاند، از جنگ خسته‌ نمی‌شوند، ترسی به دل راه نمی‌دهند، بر خدا توکل می‌کنند، و عاقبت نیز از آن متقین است.

***
بسیجی عاشق کربلاست و کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها و نامی است در میان نام‌ها. نه، کربلا حرم حق است و هیچ‌کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت نیست.

کربلا، ما را نیز در خیل کربلاییان بپذیر. ما می‌آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم و آن‌گاه روانه‌ی دیار قدس شویم.


¤ نویسنده: احمدی


حاجی بخشی(قسمت دوم) (سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 1:17 عصر )

هزارها سال از هبوط انسان می‌گذرد و در این پهنه‌ی تاریخ که صحنه‌ی گذار از باطل به سوی حق است چه ظلم‌ها که نرفته است و چه خون‌های مطهر که بر زمین نریخته است! پروردگارا، تو در جواب فرشتگان فرمودی: «انی ا‌علم ما لا تعلمون- من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید.» پروردگارا، چگونه تو را شکر گوییم که ما را در این عصر که پهنه‌ی تفسیر این آیت ربانی است به گذرگاه زمان کشانده‌ای؟

شور و اشتیاق بچه‌ها قابل توصیف نیست. آنان با آنچنان شوق و شوری به صحنه‌های مقدم نبرد می‌شتابند که تو گویی نه ظاهر، که باطن را می‌بینند؛ اگرنه، ظاهر جنگ که زیبا نیست. آنها دل به حق خوش دارند و چهره‌های شادابشان حکایت از عمق آگاهیشان دارد.

آنان زمان خود را به‌خوبی می‌شناسند و رسالت خود را به‌روشنی دریافته‌اند. آنها بچه‌های محله‌های من و تو هستند؛ همان‌ها که در مسجد و بازار و اینجا و آنجا می‌بینی. آن یکی کاسب بازار است، دیگری دانشجوست و این سومی، روستایی پاک‌طینتی که با خود طبیعت را، صدای آب روان را، نسیم پاک کوهستان‌ها را در بقچه‌ای بسته است و می‌آورد.

در آن سوی فاو، در مقر فرماندهی بعثی‌ها، به حاج بخشی بر خوردیم؛ چهره‌ی آشنای حزب الله تهران. هر کس سرزندگی و بذله‌گویی و آن چهره‌ی شاداب او را می‌دید باور نمی‌کرد که دو ساعت پیش فرزندش شهید شده باشد. اما حقیقت همین بود. هنگامی که ما به حاج بخشی بر خوردیم دو ساعتی بیش از شهادت فرزندش نمی‌گذشت. او حاضر نشده بود که به همراه پیکر فرزند شهیدش جبهه‌ی نبرد را، ولو برای چند روز، ترک گوید. ما آخرین بار که او را دیده بودیم در تهران بود، هنگامی که کاروان نخستین «راهیان کربلا» عازم جبهه‌ی نبرد بودند. هر جا که حزب الله تهران هست او نیز همان جاست و علمداری می‌کند.

حزب الله از متن امت خوب ما برخاسته‌اند و در دل مردم جای دارند. آنها یادآور وعده‌های قرآن و روایات هستند

همه‌ی بچه‌ها او را همچون پدری مهربان دوست می‌دارند و شاید او نیز در هر یک از این جوانان نشانی از فرزند شهید خود می‌بیند

و تو گویی همه‌ی تاریخ منتظر قدوم آنها بوده است. به این چشمان اشک‌آلوده بنگرید؛ این اشک‌ها نشان می‌دهد که جراحت کربلا بعد از هزار و چند صد سال هنوز بر دل‌های ما تازه است. خداوند حزب الله را برای خونخواهی حسین‌(ع) و باز کردن راه کربلا برانگیخته است.

حاج بخشی با یک گونی شکلات و دریایی از سرور به سوی خط می‌رفت تا بین بچه‌ها شادی و شکلات پخش کند. او مرتباً می‌گفت اینجا خانه‌ی خودمان است و همه می‌دانستند که او نظر به کشورگشایی ندارد، بلکه می‌خواهد از سر طنز جوابی به صدام داده باشد. و به‌راستی چه کسی می‌تواند باور کند که در این لحظات، دو ساعتی بیش از شهادت فرزند او نمی‌گذرد و با این‌همه، او هنوز هم روحیه‌ی طنزآمیز خود را حفظ کرده است؟ چگونه می‌توان این‌همه را جز با معجزه‌ی ایمان تفسیر کرد؟

همه‌ی بچه‌ها او را همچون پدری مهربان دوست می‌دارند و شاید او نیز در هر یک از این جوانان نشانی از فرزند شهید خود می‌بیند. و یا نه، اصلاً این حرف‌ها زاییده‌ی تخیلات ماست و او آنچنان به حق پیوسته است که شهیدان را مُرده نمی‌پندارد... خدا می‌داند.

عمو حسن نیز به همراه حاج بخشی به راه افتاده بود. در کنار خط، بچه‌ها ساعت فراغتی یافته بودند و استراحت می‌کردند، هر چند آتش دشمن به راه بود و لحظه‌ای قطع نمی‌شد. حاج بخشی به یکایک سنگرهایی که بچه‌ها با دست در خاک کنده بودند سر می‌زد و شادی و شکلات پخش می‌کرد و دعا می‌کرد که خداوند این بچه‌ها را حفظ کند. عمو حسن نیز درباره‌ی اسرای عراقی حرف می‌زد و تعریف می‌کرد که چگونه اسرا از رفتار بچه‌ها شگفت‌زده شده بودند.


¤ نویسنده: احمدی


حاجی بخشی پرکشید(قسمت اول) (سه شنبه 90/10/13 :: ساعت 1:16 عصر )

سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی در یکی از سلسله برنامه های روایت فتح، به روحیه جهادی و ایثارگری غیرقابل تصور حاج بخشی اشاره می کند. متن کامل نوشته شهید آوینی به شرح زیر است:
تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند و این شقایق‌های سرخ نیز که تو گویی با خون آبیاری شده‌اند، بر همان پیمانی شهادت می‌دهند که حزب الله را بدین خطه کشانده است؛ همان پیمانی که رجالی از مؤ‌منین با حق بسته‌اند و در همه‌ی طول تاریخ بر آن پایمردی ورزیده‌اند.

تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند: حزب الله؛ مردانی که تندباد عواصف آنان را نمی‌لرزاند، از جنگ خسته نمی‌شوند، ترسی به دل راه نمی‌دهند، بر خدا توکل می‌کنند و عاقبت نیز از آن متقین است.

اسوه‌ی حزب ابوالفضل العباس (ع) است و درس وفاداری را از او آموخته‌اند. وقتی با این جوانان سخن از عباس می‌گویی، در دل خود جراحتی هزار و چند صد ساله را باز می‌یابند که هنوز به خون تازه آغشته است؛ جراحت کربلا را می‌گویم.

اکنون وعده‌ی خداوند تحقق یافته است و قومی را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نیز محبوب آنهاست و چه چیزی خوش‌تر از ملامتی که در راه محبوب کشند؟ آماده شو برادر، جراحت کربلا هنوز هم تازه است و تا آن خونخواه مقتول کربلا نیاید، این جراحت التیام نمی‌پذیرد.

غروب سر رسیده است و تا شب، تا پایان انتظار، فاصله‌ای نیست. گوش کن! صدای تپش مشتاقانه‌ی قلب‌هایشان را می‌شنوی؟ برادران، این قلب تاریخ است که در سینه‌ی شما می‌تپد.

حزب الله اهل ولایت است و اهل ولایت بودن دشوار است؛ پایمردی می‌خواهد و وفاداری. تربت پاک خوزستان، پوشیده از شقایق‌های سرخ، بار دیگر میزبان قدوم مبارکی است که راه تاریخ را به سوی نور می‌گشایند و این شقایق‌های سرخ نیز که تو گویی با خون آبیاری شده‌اند، بر همان پیمانی شهادت می‌دهند که حزب الله را بدین خطه کشانده است؛ همان پیمانی که رجالی از مؤ‌منین با حق بسته‌اند

به‌راستی چه کسی می‌تواند باور کند که در این لحظات، دو ساعتی بیش از شهادت فرزند او نمی‌گذرد و با این‌همه، او هنوز هم روحیه‌ی طنزآمیز خود را حفظ کرده است؟

و در همه‌ی طول تاریخ بر آن پایمردی ورزیده‌اند. اکنون وعده‌ی خداوند تحقق یافته است و قومی را مبعوث ساخته که محبوب او هستند و او نیز محبوب آنهاست، و چه چیزی خوش‌تر از ملامتی که در راه محبوب کشند؟

امشب، سکوت شب رازدار دعاهایی است که تا عرش صعود می‌یابند و زمین را به آسمان متصل می‌کنند. ای نخل‌ها، ای رود، ای نسیم، ای آنان که با نظام تسبیحیِ عالم وجود در پیوندید، با ما که این پیوند نداریم بگویید که تقدیر چیست و قضای الهی بر چه گذشته است.


¤ نویسنده: احمدی


افشای حاشیه ای جدید از همایش ایرانیان (چهارشنبه 89/6/31 :: ساعت 11:10 صبح )

افشای حاشیه ای جدید از همایش ایرانیان

با وجود گذشت بیش از یک ماه از همایش پر حاشیه ایرانیان خارج از کشور، هنوز حرف و حدیث ها و خبرهای مختلف از حواشی آن منتشر می شود

هفته نامه یالثارات در شماره جدید خود نوشته است؛ شنیده شده بیش از 700 نفر به همایش ایرانیان دعوت شده بودند اما، بیش از 250 نفر از دعوت‌شدگان به محض آمدن آقای احمدی‌نژاد از سالن خارج شدند که گویا همه آنها معترض به این حضور بوده‌اند! و خیلی از آنها حتی محل استقرار خود در سه هتل بزرگ تهران که برایشان در نظر گرفته شده بود را ترک کرده به خانه‌های اقوام خود رفته‌اند.

در این راستا شنیده شده بسیاری از مدعوین با این شرط که در همایش اثری از رئیس‌جمهور نخواهد بود حاضر به شرکت در آن شده‌اند!

برخی مدعوین این همایش اظهار داشته‌اند از همان ابتدای استقرار در هتل محل اقامت، متوجه دعوا و رقابت وزارت خارجه با دفتر ریاست جمهوری شده‌اند و ظاهراً این دعوا و اختلاف آنچنان بالا می‌گیرد که کارمندان وزارت خارجه کار را رها کرده و بعد از مدتی کارمندان ریاست جمهوری عهده‌دار مسئولیت آنها می‌شوند.

گفته شده عمده‌ترین صحبت بین کارمندان وزارت خارجه و کارمندان ریاست جمهوری که در ارتباط با مسافران این همایش قرار داشته‌اند پرس و جو درباره تحصیل در خارج بوده است! که ظاهراً این خواهش و درخواست‌ها آنچنان بالا می‌گیرد که یکی از مهمانان با صدای بلند فریاد می‌زند: "مگر ما بنگاه بورس تحصیلی داریم؟"


¤ نویسنده: احمدی


جمله سوال برانگیز در بنرهای دفاع مقدس شهرداری

برخی از بنرهای تبلیغاتی شهرداری تهران همراه با جملات و نوشته هائی است که بعید به نظر می رسد، مسئولین شهرداری تهران و شهردار محترم نیز به آن اعتقاد داشته باشند.

شهرداری تهران در هفته دفاع مقدس اقدام به نصب بنر های تبلیغاتی دفاع مقدس در سطح شهر کرده است که در برخی از آن نوشته شده است: شهدا برای عشق به وطن شهید شدند.

گرچه نیازی به تذکر نیست، اما جهت یادآوری و به گزارش بنیاد شهید، 95 درصد از شهدا در وصیت نامه شان، مهمترین دلیل برای رفتن به جبهه را دفاع از اسلام مطرح کرده اند و نه عشق به وطن.

گرچه در ذیل چتر بزرگ عشق به دین و دفاع از اسلام، دفاع از موطن و کیان اسلامی نیز به یک واجب تبدیل می شود، با این حال درشرایطی که برخی تلاش می کنند مکتب ایرانی را جایگزین مکتب اسلامی کنند و برخی دیگر به دنبال اسوه قرار دادن "شاهنشاه کوروش" بجای همت و باکری و صیاد و خرازی هستند،  به کار بردن این قبیل شعارها که احتمالا ناشی از بدسلیقگی و یا ندانستن است، می تواند نگران کننده باشد.


¤ نویسنده: احمدی


بیشترین محافظت ازاحمدی نژاد پس از اوباما (چهارشنبه 89/6/31 :: ساعت 11:6 صبح )

بیشترین محافظت ازاحمدی نژاد پس از اوباما

همزمان با برگزاری نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ، احمدی نژاد پس از باراک اوباما ، از بیشترین محافظت و حمایت های امنیتی برخوردار است .

رئیس جمهور ایران امروز در حالی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی می کند که همتای آمریکایی وی از باز بودن باب بهبود روابط ، سخن گفته است .

بنا بر این گزارش ، در آستانه سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک ، کاخ سفید اعلام کرده است ، باراک اوباما قصد دارد در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد اعلام کند درها به روی ایران برای بهبود روابطش با جامعه جهانی باز است .

احمدی نژاد از زمان ورود به آمریکا به منظور حضور در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد ، اتهامات کشورهای غربی را مبنی بر تلاش برای دستیابی به سلاح هسته ای رد کرده است .

الجزیره سپس با پخش قسمتی از اظهارات آقای صالحی ، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان ، مبنی بر لزوم پایبندی ایران به تعهداتش به ویژه اطمینان دادن به جهان درخصوص ماهیت صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران افزود : صالحی تصریح کرده است آژانس از آنچه آن را بحران نبود هیبت و اعتبار نامید ؛ رنج می برد . از دیدگاه وی راه و روش غرب در اعمال تحریم ها ضد ایران و ارائه بسته پیشنهادی مشوق ها ، روشی غیر سازنده و بی نتیجه خواهد بود


¤ نویسنده: احمدی


عکس در اعتراض به احمدی نژاد (چهارشنبه 89/6/31 :: ساعت 11:4 صبح )

تجمع با شکوه! 50 نفره در اعتراض به احمدی نژاد +عکس

علیرغم همه برنامه ریزی های قبلی، ضدانقلاب نتوانست هیچ اقدام نمایشی خاصی علیه رئیس جمهور در نیویورک ایجاد کند.

ناتوانی ضدانقلاب در راه اندازی تجمع و راه پیمائی درحالی است که پیش از این نهادهای مرتبط با تشکلات ضدانقلابی و آمریکائی برای اعزام مخالفین جمهوری اسلامی به نیویورک تمهیدات ویژه درنظر گرفته بود.

طی چند روز گذشته شبکه های ماهواره ای روی اعزام رایگان و تهیه بلیط برای علاقه مندان برای شرکت در تجمعات اعتراض آمیز علیه رئیس جمهور تبلیغات ویِژه ای انجام داده بودند.

 
  گزارشها حاکی از آن است که برنامه ضدانقلاب با کمترین توجه و اقبال مواجه شد. تا آنجا که حتی رسانه های خارجی نیز نتوانستند از آن به عنوان یک خبر سازی جدید علیه ایران استفاده کنند.

در همین حال گزارش می شود که مجموع طرفداران جنبش فتنه و سلطنت طلبان برای راهپیمایی علیه رئیس‌جمهور در نیویورک به 50 نفر هم نرسید.  به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس تظاهر کنندگان در منطقه سنترال پارک جمع شده و بسیاری از آنها به دهان خود چسب زده بودند.

یکی از شرکت کنندگان در این مراسم باشکوه! به آسوشیتدپرس گفته مردم ایران خواستار تغییر نظام ایران به یک نظام دموکراتیک هستند و ما به نمایندگی از مردم این حرف را می‌زنیم!


¤ نویسنده: احمدی


<      1   2   3   4   5   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

»» منوها
[ RSS ]
[خانه]
[درباره من]
[ارتباط با من]
[پارسی بلاگ]
بازدید امروز: 31
بازدید دیروز: 72
مجموع بازدیدها: 360656
 

»» درباره خودم
 

»»فهرست موضوعی یادداشت ها
 

»» آرشیو نوشته های قبلی
 

»» لوگوی خودم

 

»» اشتراک در وبلاک
 
 

»» دوستان من